دیدار با ژاپنی ها
به گزارش مجله بای بلاگ، چرچیل درباره سیاست های ناکام بریتانیا در قبال آلمان گفته بود: می خواهیم آینده نگر باشیم، ولی تمایلی به اقدام عملی نداریم حتی اگر این اقدام ساده و مؤثر باشد. دیدگاه روشنی نداریم و از سردرگمی در تدبیر و مشاوره رنج می بریم تا زمانی که شرایط اضطراری می شود، ناقوس مرگ به صدا در می آید و صیانت از خود حیاتی می شود - اینها خصوصیاتی هستند که چرخه تکرارِ بی خاتمه تاریخ را تشکیل می دهند.
پس از تحمل دوره هشت ساله ریاست جمهوری اوباما و اشتباهات متعدد او، من شخصاً بیم آن داشتم که اشتباهات او اهدای امتیازات خطرناک به کره شاقتصادی را هم شامل گردد، همانگونه که سیاست او در قبال ایران اشتباهات زیادی داشت. شاید نیازی نباشد به گفت و گوهای شش جانبه در مورد مسائل شبه جزیره کره در دوران ریاست جمهوری بوش (پسر) و چارچوب کاری توافق شده در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون اشاره کنم که هر دو آنها نیز ناکام و بی نتیجه ماندند و اکنون به خاطر ذوق و اشتیاق ترامپ برای دیدار با کیم جونگ اون، عمیقاً ناراحت بودم. پمپئو به من گفت که علاقه و شیفتگی ترامپ به دیدار با کیم در واقع به روزهای نخست تشکیل دولت باز می گردد؛ این شرایط نشان می داد که گزینه های ما بسیار محدود است.
روز 12 آوریل و در بحبوحه بحران سوریه، با چانگ اوی یانگ همتای خودم از کره جنوبی و مدیر اداره امنیت ملی آن کشور دیدار کردم. در ماه مارس چانگ دعوتنامه کیم جونگ اون رهبر کره شاقتصادی را برای دیدار با رئیس جمهوری امریکا در اتاق بیضی تقدیم ترامپ کرده بود و ترامپ نیز بلادرنگ این دعوت را پذیرفته بود. طنز قضیه در این بود که چانگ بعداً پذیرفت که دعوت کیم از ترامپ برای دیدار ابتکار او بوده و او در ابتدا به رهبر کره شاقتصادی پیشنهاد کرده که از ترامپ دعوت کند. در واقع کل این پایکوبی دیپلماتیک دستپخت کره جنوبی بوده و بیشتر هم در راستای کمک به پیشبرد سیاست اتحاد دو کره طراحی شده بود و کاری هم به راهبردهای جدی کره شاقتصادی و امریکا نداشت. از دیدگاه من، درک کره جنوبی از شرط و شروط ما برای خلع سلاح هسته ای کره شاقتصادی هیچ ارتباطی به منافع ملی بنیادین امریکا نداشت. معتقدم این نمایشی خطرناک و بدون محتوا بود. به چانگ تأکید کردم که در اجلاس آینده سران دو کره که قرار بود 27 آوریل برگزار گردد، از بحث و گفت و گو درباره خلع سلاح هسته ای خودداری گردد تا پیونگ یانگ نتواند از این موضوع برای ایجاد شکاف میان کره جنوبی، ژاپن و امریکا بهره برداری کند، چرا که ایجاد اختلاف بین این سه کشور همواره از راهبردهای دیپلماتیک مورد علاقه کره شاقتصادی بوده است. به ترامپ هم گفتم ما باید نزدیکترین همکاری ممکن را با مون جائه این رئیس جمهوری کره جنوبی داشتم باشیم تا مانع از این شویم که کره شاقتصادی بتواند شکاف و فاصله ای را میان واشنگتن و سئول مهندسی کند. من به دنبال این بودم که اتحاد امریکا و کره جنوبی را حفظ کنم و مانع از انتشار تیترهایی مثل ترامپ سازش و امتیازدهی کره جنوبی را رد کرد شوم، اما به نظر می رسید که او نگران این مسائل نیست.
صبح همان روز (12 آوریل) با شوتارو یاچی همتای ژاپنی خودم دیدار و گفت و گو کردم. او بسیار علاقه مند بود که ما دیدگاه های ژاپن را هم هرچه زودتر بشنویم. نظر توکیو درباره دیدار قریب الوقوع ترامپ و کیم با دیدگاه کره جنوبی 180 درجه متفاوت بود؛ خلاصه اینکه، نظر ژاپنی ها به نظر خود من بسیار نزدیک بود. یاچی گفت آنها بر این باورند که عزم کره شاقتصادی برای داشتن سلاح هسته ای جزم است و به همین دلیل ما در حال نزدیک شدن به آخرین شانس خود برای حل و فصل صلح آمیز بحران کره هستیم. ژاپن مخالف هرگونه فرمول اقدام در برابر اقدام در ارتباط با کره شاقتصادی است، گفت و گوهای ناکام شش جانبه در دوران ریاست جمهوری بوش (پسر) هم مبتنی بر همین فرمول بود. اقدام در برابر اقدام در نگاه اول سیاستی کاملاً معقول و منطقی به نظر می رسد ولی در نهایت به نفع کره شاقتصادی (یا هر کشور اشاعه دهنده هسته ای) تمام می گردد. با اجرای چنین سیاست هایی ابتدا منافع اقتصادی به کره شاقتصادی می رسید و سپس برچیدن برنامه اتمی به آینده ای نامعلوم موکول می شد. حتی منافع اندک و حاشیه ای ناشی از کمک های متوسط اقتصادی، یا کاهش درد و رنج های آن از طریق تسهیل تحریم ها برای کره شاقتصادی بسیار بیشتر از منافع حاشیه ای و اندک ناشی از حذف گام به گام برنامه اتمی آن کشور برای ما بود. کیم جونگ اون این موضوع را به خوبی می دانست، همان گونه که ما می دانستیم. در آن مقطع ژاپن خواستار این بود که کار برچیدن تأسیسات اتمی کره شاقتصادی بلافاصله پس از توافق ترامپ و کیم آغاز گردد و تکمیل آن هم بیشتر از دو سال طول نکشد. هرچند که من با توجه به تجربه برچیدن تأسیسات اتمی لیبی تأکید کردم که مهلت زمانی این فرآیند باید بین 6 تا 9 ماه باشد. یاچی در واکنش فقط لبخند زد ولی وقتی که شینزو آبه نخست وزیر ژاپن یک هفته بعد با ترامپ در عمارت مارالاگو در فلوریدا دیدار کرد (فصل 3 را ببینید) دقیقاً نظر مرا تأیید کرد و خواستار برچیدن تأسیسات اتمی کره شاقتصادی در فاصله زمانی 6 تا 9 ماهه شد! یاچی همچنین تأکید کرد که موضوع ربودن شهروندان ژاپنی توسط کره شاقتصادی طی سال های متمادی، برای افکار عمومی ژاپن یک موضوع بشدت احساسی است و حتی تأکید بر ضرورت پیگیری این مسأله یک عنصر کلیدی در موفقیت های حرفه ای و سیاسی آبه به شمار می رود. ترامپ در اجلاس مارالاگو با نخست وزیر ژاپن و در مناسبت های بعدی متعهد شد که این موضوع را پیگیری کند و به صورت صادقانه در هر مواجهه ای که با کیم جونگ اون داشت، این کار را انجام داد.
پمپئو که به عنوان رئیس سازمان سیا رابط اولیه دولت جدید امریکا با کره شاقتصادی بود، پیشتر مذاکرات خود را در مورد زمان و مکان برگزاری اجلاس سران دو کشور و همچنین موضوع آزادی احتاقتصادی سه گروگان امریکایی در بند کره شاقتصادی، آغاز کرده بود. کیم می خواست این اجلاس در پیونگ یانگ یا در شهر دیگر آن کشور به نام پانمونجوم برگزار گردد که هم من و هم پمپئو تأکید داشتیم این کار انجام شدنی نیست. پمپئو ژنو و سنگاپور را به عنوان قابل قبول ترین گزینه ها برای میزبانی این دیدار می دانست ولی کیم پرواز را دوست نداشت. البته هواپیماهای زهوار در رفته کره شاقتصادی اصولاً قادر نبودند به چنین مقاصد دوری پرواز کنند و رهبرشان هم نمی خواست زیاد از پیونگ یانگ دور گردد و من همچنان امیدوار بودم که کلاً دیدار ترامپ - کیم، هوا گردد!
شینزو آبه در نشست مارالاگو با ترامپ مفصل درباره برنامه هسته ای کره شاقتصادی صحبت کرد و مانند یاچی که در دیدارهای قبلی در واشنگتن تأکید کرده بود، او نیز بر ضرورت انعقاد یک توافق کاملاً مؤثر با پیونگ یانگ تأکید کرد، نه همچون توافق هسته ای با ایران که ترامپ همواره از آن انتقاد می کند و حتی خود دولت اوباما هم تأکید کرده بود که پای این توافق را امضا نکرده است. البته مقامات کره شاقتصادی توانایی دروغ پراکنی درباره اسناد امضا شده یا امضا نشده را به طور یکسان دارند اما شاید یک قرارداد محکم و مؤثر امضا شده آنها را وادار به تسلیم کند. ، ایران
منبع: ایران آنلاین