لیست ضرب المثل های حرف ز به همراه معنی - مجله بای بلاگ

فهرست انواع ضرب المثل که با حرف ز شروع می شوند

• زاغ سیاه کسی را چوب زدن

تعقیب کردن و زیر نظر داشتن کسی. تعقیبش و تجسّس و احوال کسی را کردن.

• زبان به دهان دریافت

ساکت شدن و حرف نزدن.

• زبانت را گاز بگیر

امر به حرف نزدن به کسی که حرف نامربوطی مثل توهین مقدسات یا نفوس بد بر زبان جاری نموده باشد.

• زبان خر را خلج می داند

هر کس زبان مثل خود را بهتر می فهمد و با آن آشنا تر و راحت تر است.

• زبان خوش مار را از سوراخ بیرون می کشد

اشاره به تأثیر خوش زبانی و بکار بردن الفاظ نیکو پسندیده.

• زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

احتیاط در سخن گفتن و پرهیز از گفتن حرف های نیشدار و خطرناک که ممکن است به قیمت جان تمام گردد.

• زبانم مو درآورد

اشاره به تکرار بیش از حد حرفی یا شرحی و یا در خواستی.

• ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزا

به کسی می گویند که با تعارفات بی فایده مرتب حاشیه می رود و اصل مطلب را بیان نمی کند.

• زخم شمشیر خوب می گردد، زخم زبان خوب نمی گردد

واقعیتی غیر قابل انکار اینکه چه بسا جراحات هولناک که معالجه شده اما اثر و زخمی که از یک سخن سوزاننده و تأثیرگذار بر جای می ماند همواره در دل و ذهن باقی و ماندگار خواهد بود و قابل ترمیم و اصلاح نیست.

• زدی ضربتی، ضربتی نوش کن

پس از انجام هر کار یا حرف زشت و ناشایستی باید منتظر تلافی و مقابله به مثل بود.

• ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است

از آنجا که عشق با بی قراری و اضطراب و ناشکیبایی همراه است، با صبر و حوصله فرسنگ ها فاصله دارد.

• زمستان تمام شد، روسیاهی به ذغال ماند

در مواقعی می گویند که کسی بدی نموده و یا امیدی را ناامید نموده باشد، یعنی: بالاخره هر چه بود گذشت و یا هر طور بود مسئله حل و کار انجام شد امّا سرافکندگی و خجالت برای آن شخص باقی خواهد ماند.

• زن بلاست، انشالله هیچ خانه ای بی بلا نباشد

عقیده مردها نسبت به زن و اینکه هر خانه ای با وجود زن صفا و روشنایی و رونق دارد.

• زن راضی مرد راضی گور پدر قاضی

هنگام که کسی در کار دو نفر دخالت و یا قضاوت کند، اما خود طرفبن با هم کنار آمده باشند و از زندگی یا معامله با یکدیگر راضی باشند.

• زن کبابه، خواهر زن نان زیر کباب

اشاره به دل چسب تر بودن خواهر زن در برادر زن.

• زنگوله پای تابوت

کودک یا بچه هایی را می گویند که در زمان پیری والدین متولد شده باشند.

• زن و شوهر دعوا نمایند، ابلهان باور نمایند

دوعوای زن و شوهر موقتی و زودگذر است و نباید در اینگونه درگیری ها مداخله نمود.

• زنی که جهاز نداره این همه ناز نداره، مردی که نون نداره این همه زبون نداره

گفتگوی زن و شوهر برای خفیف کردن یکدیگر در مشاجره.

• زهر ریختن

آسیب رساندن و صدمه زدن به کسی.

• زیر آب کسی را زدن

از کسی بد گفتن و نزد دیگری بی اعتبار ساختن، وسیله بیکاری یا اخراج کسی شدن.

• زیر بلیط در آوردن

تحت اختیار دریافت.

• زیر پای کسی را خالی کردن

نظیر: زیرا آب زدن، یغنی با توطئه و سخن چینی موجب اخراج و بیکاری یا بی اعتباری کسی شدن.

• زیر پای کسی نشستن

با حرف های بی اساس و مغرضانه نظر کسی را عوض کردن و فریب دادن.

• زیر سیبیلی در کردن

نادیده دریافت و خود را به ناآگاهی زدن.

• زیر سرش بلند شده

کنایه از کسی که هوایی شده و با کسی سر و سرّی دارد، دل به کسی و جای دیگری بسته.

• زیر شالش قرصه

صندلی اقتصادی محکم و استواری دارد، پولدارها و ثروتمند است.

• زیرش زدن

کار یا قول و یا حرف خود را انکار کردن.

• زیره به کرمان بردن

پیشکش بی ارزش، متاعی را برای فروش یا استفاده به مرکز و محل فراوری آن بردن.

• زینب ستم کِش

کسی که خیلی مصیبت و بلا و سختی کشیده باشد (اشاره به ستم ها و مصیبت های وارد شده بر حضرت زینب).

سایر ضرب المثل ها با شرح و به ترتیب حروف الفبا:

گروه سرگرمی خبرنگاران