چگونه مهارت انتقاد کردن و انتقاد پذیری را در خود تقویت کنیم؟

به گزارش مجله بای بلاگ، نقد و انتقاد پذیری، مهمترین ابزار پیشرفت جوامع است. آنچه اساس یک نقد را تشکیل می دهد احاطه به موضوع یا پدیده مورد نقد، استفاده از یک روش منطقی، داشتن دید همه جانبه گر و احتراز از دخالت دادن احساس ها و حب و بغض های شخصی است. نقد ارزیابی منطقی یک اثر یا پدیده است. نقد نمودن، جدا از تعریف و تمجید کردن، حمله نمودن و بکار بردن کلمات عتاب آلود است.

چگونه مهارت انتقاد کردن و انتقاد پذیری را در خود تقویت کنیم؟

خبرنگاران| مهارت انتقاد پذیری و انتقاد کردن. نقد و انتقاد پذیری، مهمترین ابزار پیشرفت جوامع است. آنچه اساس یک نقد را تشکیل می دهد احاطه به موضوع یا پدیده مورد نقد، استفاده از یک روش منطقی، داشتن دید همه جانبه گر و احتراز از دخالت دادن احساس ها و حب و بغض های شخصی است. نقد ارزیابی منطقی یک اثر یا پدیده است. نقد نمودن، جدا از تعریف و تمجید کردن، حمله نمودن و بکار بردن کلمات عتاب آلود است.

نقد یک روش آنالیز مطلعانه و مدبرانه است که حاصل آن سازندگی، تعامل و پیشرفت بیشتر است، نه ایجاد تنش های مخرب.

یکی از بزرگترین آسیب های اجتماعی کشور های توسعه نیافته، کمبود فرهنگ نقد های سازنده و فرهنگ انتقاد پذیری است. بنا بر این، آنچه که بیش از هر چیز دیگری می تواند جامعه را به سوی سالم تر شدن و پیشرفت سریعتر هدایت کند گسترش فرهنگ انتقاد و نقد پذیری است.

کلمه انتقاد از ریشه نقد کردن و در فارسی معادل آشکار و پدیدار کردن است. در اصطلاح این کلمه چندین کاربرد دارد. معنای مشهور و متداول آن در بین عامه مردم ایراد و اشکال دریافت به گفتار و رفتار دیگران است. مردم معمولاً تمایل دارند انتقاد را به شکل منفی به کار برند و تعبیر و تفسیر کنند و یا به دلیل منفی بودنش از انتقاد کردن خود داری کنند. انتقاد، امری پیچیده است. انتقاد در محیط کار، نتایج مطلوبی را به همراه خواهد داشت. انتقاد وسیله ای است برای انگیزش، آموختن، توسعه، آموزش و ایجاد روابطی قوی، تبادل اطلاعات، تاثیر گذاشتن و برانگیختن.

اما در معنای علمی انتقاد عبارت است از انتقال اطلاعات به دیگران به نحوی که افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به کار برند و یا انتقاد وسیله ای است برای تشویق و افزایش رشد فردی و روابط اجتماعی.

آنچه که معمولاً ازکلمه انتقاد کردن رایج است، بیشتر به معنای نقاط ضعف و عیب یک موضوع را بیان کردن است. مهمترین هدف در نقد و انتقاد باید اصلاح کردن و بهبود باشد، انتقاد زمانی ارزش دارد که بوسیله آن بتوانیم گفتار و رفتار کسی را اصلاح کنیم.

بدیهی است پدید آورنده اثر، چون با علاقه و جانش آن را بوجود آورده حساسیت بیشتری به اثر دارد، ولی باید وقتی با دیگران روبرو می شویم از حساسیت خود بکاهیم و برای تعامل و تکامل بیشتر روحیه انتقاد پذیری و تعامل را در خود تقویت نماییم.

بسیار اتفاق می افتد که در خلق آثار و پدیده ها اشتباهاتی مرتکب شویم. عاقلانه ترین کار این است که به جای حمله به منتقد، اشتباهاتمان را اصلاح کنیم و اگر کارمان خوب و پسندیده است با برخورد منطقی و توضیحات روشن نظر منتقدین را تغییر دهیم.

برای یک منتقد کم اطلاع، یک هدایت صادقانه و یک آموزش مطلعانه می تواند بهترین راه چاره باشد. او را با برخورد های خشن از خود و جامعه نرانیم.

هنگام نقدکردن، مهم است که به تفاوت های فرهنگی، مانند ارتباط چشمی، شیوه کلامی و انتظارات سخنران بیندیشید. فرهنگ، نظامی از نگرش ها، باور ها و رفتار هایی است که شیوه های گوناگونی از زندگی را شکل می بخشند. گروه های فرهنگی گوناگون در برقراری ارتباط، چه به صورت کلامی و چه ارتباط غیر کلامی، شیوه های متفاوتی دارند. جهانی شدن و رسانه ها، بسیاری از تفاوت های سنتی را برای مخاطبان جوان تر تعدیل نموده اند؛ با این حال، شایسته است هنگام نقد، پنج حوزه ای را که بر تفاوت های فرهنگی اثرگذارند، به خاطر داشته باشید:

  • شیوه کلامی در فرهنگ های با زمینه بالا و زمینه پایین
  • مسئولیت انتقال مؤثر پیغام در سبک های ابزاری و عاطفی
  • جمع گرایی و فردگرایی در فرهنگ ها
  • شأن و منزلت
  • ارتباط چشمی

در فرهنگ های با زمینه پایین، مانند آمریکا و آلمان، انتظار می رود که افراد آنچه را که در ذهن دارند، مستقیم بگویند؛ مردم در این فرهنگ ها، به اصطلاح، حاشیه نمی فرایند. در فرهنگ های با زمینه بالا، مانند ژاپن و چین، مردم بیشتر از بیان غیرمستقیم، ایماواشاره و پیشنهادهای زیرکانه برای انتقال پیغام بهره می گیرند.

آیا برای انتقال پیغام، سخنران مسئول است یا مخاطب؟ سبک ابزاری در سخنرانی، فرستنده محور است؛ بار انتقال پیغام بر دوش سخنران است تا کاری کند که دیگران او را بفهمند. سبک عاطفی گیرنده محور است و در نتیجه، مسئولیت بیشتری بر گردنِ مستمع می گذارد. با این سبک، مستمع باید به نشانه های کلامی، غیرکلامی و ارتباطی توجه کند تا پیغام را بفهمد.

فرهنگ های چینی، ژاپنی و بسیاری از فرهنگ های بومی آمریکا فرهنگ های عاطفی هستند؛ درحالی که فرهنگ آمریکایی بیشتر از نوع ابزاری است. به نشستن در کلاس درس دانشگاه و گوش دادن به سخنران توجه کنید. اگر مطلب را نفهمید، مسئولیت بر گردن کیست؟ در ایالات متحده، دانشجویان باور دارند که استاد باید مطالب را به دانشجویان منتقل کند. با این حال، وقتی در میان گروهی از دانشجویان چینی پرسشی مطرح کنید، احتمالا با حسی متفاوت از مسئولیت روبه رو می شوید. مخاطبینی که در محیطی عاطفی تر پرورش یافته اند، با نه، مشکل از تو نیست؛ وظیفه ماست که سخت تر کوشش کنیم. پاسخ می دهند. این گونه دانشجویان، با پذیرش مسئولیت خود به عنوان مستمع، می کوشند تا مطالب سخنران را بهتر درک کنند.

آیا سخنران و مخاطبین از فرهنگی جمع گرا هستند یا فردگرا؟ وقتی فرد یا فرهنگی گرایش به جمع گرایی دارد، احتیاجها و منافع گروه را برتر از امیال یا انگیزه های شخصی می پندارد. در مقابل، فرهنگ هایی با موضوع فردگرایی، خود را مهم ترین می پندارند؛ یعنی هر فرد برای موفقیت یا شکستش در زندگی مسئول است. وقتی شما بازخورد یا نقدی ارائه می دهید، اگر از فرهنگی فردگرا باشید، به احتمال زیاد، مستقیما با یک نفر صحبت می کنید و فرد هم مسئول است. با این حال، اگر با کسی گفت و گو کنید که از فرهنگی جمع گرا می آید، بازخورد یا نقدتان شاید میان تمام اعضای گروه، به طور مشترک درک گردد؛ چرا که در این فرهنگ ها، همه اعضا برای اقدامات یکدیگر مسئولیت قائل هستند.

شأن معمولا به عنوان حسی از خودارزشی، به ویژه در چشم دیگران دیده می گردد. بنا بر پژوهشی، دانشجویان چینی دانشگاه، کسر شأن را به عنوان ناکامی در برآوردن انتظارات از خود یا آنچه دیگران انتظار دارند، می بینند. در فرهنگ هایی که بیشتر فردگرا هستند، سخنرانان و مخاطبین نگران حفظ شأن خودشان و نه دیگران هستند. با این حال، در موقعیتی میان مردمی با فرهنگ های جمع گرا، سخنران نباید فقط نگران حفظ شأن خود باشد؛ بلکه باید به شأن مخاطبین نیز توجه کند.

قوانین مربوط به حفظ ارتباط چشمی از فرهنگی به فرهنگ دیگر متغیر است؛ ارتباط چشمی، بر اینکه ما چطور بازخورد می دهیم، سؤال می پرسیم یا نقد می کنیم، اثرگذارند. برای نمونه، در بسیاری از فرهنگ ها، نگاه نکردنِ مستقیم در چشم فرد، نشانه احترام است و دقیقا اهالی آمریکای شمالی، برعکس آن را انتظار دارند. در بسیاری از فرهنگ های سنتی عرب، قابل قبول نیست که زن ارتباط چشمی اش را با مردی حفظ کند. به علاوه، در بسیاری از جوامع آفریقایی-آمریکایی و آمریکای لاتین، کودک با نگاه نکردنِ مستقیم در چشم بزرگسالی که با وی صحبت می نماید، به او احترام می گذارد. آنچه مهم است اینکه نبودِ ارتباط چشمی را به عنوان نشانه ای از بی تفاوتی یا بی احترامی تعبیر نکنید.

انتقاد مؤثر باید با نیت مثبت، تعیین، عینی و سازنده صورت بگیرد تا به نتایجی مطلوب برسد.

نخستین قاعده برای نقد مؤثر این است: به فرد احترام بگذارید؛ در نقد بر رفتاری که باید تغییر کند، تمرکز کنید؛ بر آنچه که مردم واقعا می گویند یا انجام می دهند.

انتقاد سازنده، مهارتی است که در همه زندگی به کارتان خواهد آمد. اینکه بتوانید به خوبی نقد کنید، به شما فرصتی می دهد تا به شکلی مثبت، اثری شخصی و حرفه ای به جا بگذارید. نقد مؤثر به دو دلیل زیر سودمند است:

1. ایده ها و دیدگاه های جدید را کشف می نماید؛

2. منطقِ بحث را می آزماید و کمبودهایش را آشکار می نماید.

هدف انتقاد سازنده، بهبود رفتار یا نتایج رفتاری یک نفر است؛ و در عین حال، خودداری مطلعانه از حمله های شخصی و سرزنش های غرض ورزانه. این گونه انتقاد با بیانی قابل قبول برای فرد مورد نظر شکل می گیرد و اغلب تصدیق می نماید که خودِ منتقد نیز عاری از کمبود و اشتباه نیست.

از توهین و زبانی غیرمحبت آمیز بپرهیزید و از عباراتی مانند من احساس می کنم… و این طور متوجه شدم که… بهره بگیرید. منتقدان سازنده می کوشند تا خودشان را به جای فرد مورد انتقاد بگذارند و از دیدگاه او ببینند که همه چیز چطور به نظرشان خواهد آمد.

انتقاد راهگشا باید:

  • با نیتی مثبت و انگیزه ای محبت آمیز صورت گیرد: شما نه تنها پیغام هایی درباره اینکه پیغام دیگری را چطور درک نموده اید می فرستید، بلکه می کوشید احساسی را که نسبت به طرف مقابل و رابطه تان با وی دارید، به خوبی منتقل کنید. یادآوری این نکته به شما یاری خواهد نمود تا نقدهایی سازنده انجام دهید.
  • تعیین و شفاف باشد: به فردِ مورد انتقاد اجازه دهید که شفاف و دقیق بداند کدام رفتار را باید بازنگری کند.
  • عینی و واقع گرایانه باشد: نقد عینی شما باعث می گردد تا فردِ مورد انتقاد، نه تنها پیغام را دریافت کند، بلکه حاضر باشد عملا کاری در موردش انجام دهد. اگر انتقاد شما عینی و ملموس باشد، مقاومت در برابرش سختتر خواهد بود.
  • سازنده و سودمند باشد: از حمله های شخصی و سرزنش، زبان اهانت آمیز و لحن غیرمحبت آمیز بپرهیزید. همچنین، بکوشید از لحنِ ارزیابانه یا قضاوت گرانه، مانند تو اشتباه می کنی یا چنین ایده ای احمقانه است خودداری کنید؛ برخورد سازنده باعث می گردد دریافت کننده پیغام احساسِ احتیاج کمتری به واکنشی تدافعی داشته باشد و نقد شما را با آغوشی گشاده تر بپذیرد.

چنان که از نامش پیداست، نقد سازنده باید هدف سازندگی، اصلاح یا بهبودِ موقعیتی را داشته باشد؛ هدفی که معمولا با به کارگیری لحنی غیرمحبت آمیز یا حمله های کوبنده شخصی مخدوش می گردد.

انتقاد مؤثر می تواند افراد را به تغییر در آنچه می اندیشند و انجام می دهند، وادارد؛ بنابراین، نقد باعث تغییر، تحول و دگرگونی است. انتقاد مؤثر حتی می تواند راهگشا و رهایی بخش باشد و با به کارگیری ایده های فرصت آفرین، با ایده هایی که افراد را اسیر نگه می دارند، مبارزه کند؛ و در عین حال، به شکلی مطلعانه، از حمله های شخصی و سرزنش های مغرضانه مبرا باشد.

هنگام دریافت نقد بکوشید پذیرا، بی تعصب و مشتاق به جست وجوی حقیقت باشید.

پذیرش هرگونه نقدی، حتی اگر مؤثر و مفید باشد، سخت است. به طور مطلوب، نقد باید مثبت، تعیین، عینی و سازنده باشد. نقدکردن با تأثیرگذاری واقعی، یک هنر است؛ شاید منتقد نیت خوبی داشته باشد؛ اما ارائه اش چنان ضعیف باشد که به آزردگی و رنجش بینجامد؛ برای نمونه، چنین جمله هایی را بار ها شنیده ایم: نمی دانم چرا وقتی به نامزدم می گویم دست از خوردن مقدار زیادی سیب زمینی سرخ شده بردارد ناراحت می گردد؛ من فقط نگران سلامتی اش هستم! برای اینکه نقد واقعا سازنده باشد، هدف آن باید بهبود موقعیت، بدون به کارگیری لحنی غیرمحبت آمیز یا حمله های شخصی و غرض ورزانه باشد.

درک و دریافت انتقاد در حقیقت، مهارتی شنوایی است که در بسیاری از موقعیت های زندگی، از جمله در خانه، مدرسه، دانشگاه و محیط کار، به کار می آید. در اینجا، به سه نکته ای که به دریافت مؤدبانه انتقاد یاری می کنند، اشاره می کنیم:

اگر هرگاه که کاری را شروع می کنید، چنین بیندیشید که هیچ چیز اشتباه پیش نخواهد رفت، در حال گول زدن خودتان هستید. شما اشتباه می کنید. همه اشتباه می کنند. نکته مهم این است که از اشتباهات تان بیاموزید و یک اشتباه را دو بار تکرار نکنید.

این واقعیت را بپذیرید که دیگران شاید چیزی را ببینند که شما نمی بینید. حتی اگر با نقدی موافق نیستید، به این بیندیشید که شاید دیگران نکته ای را می بینند که شما حتی از آن مطلع نیستید. اگر آنها می گویند که شما فردی منفی گرا یا ازخودراضی هستید و خودتان احساس نمی کنید که این گونه هستید، خب شاید باشید و فقط نتوانید آن را ببینید. پس تعصب و لجاجت را کنار بگذارید و این واقعیت را در نظر بگیرید که شاید حق با آنها باشد؛ و از این فرصت به نفع خودتان بهره بگیرید تا خودتان را ارزیابی کنید.

اگر متوجه نقدی نمی شوید، محکوم به تکرار همان اشتباهات هستید. پس از سخنان منتقد یادداشت برداری کنید و از او پرس و جو کنید. بکوشید دیدگاه های منتقد را به دقت موشکافی کنید و ببینید که دقیقا کدام بخش از کار یا رفتارتان از نگاه او دچار کمبود یا اشکال است.

گاهی سخن گفتن آسان تر از عمل کردن است؛ اما دریافت نقد های مؤثر فرصتی فراهم می نماید تا پیرامون تان را متفاوت ببینید؛ عملکردتان را بهبود ببخشید و از اشتباهات تان بیاموزید.

منبع: کی ورک - چطور

منبع: فرادید
انتشار: 4 اردیبهشت 1400 بروزرسانی: 4 اردیبهشت 1400 گردآورنده: buy-blog.ir شناسه مطلب: 6818

به "چگونه مهارت انتقاد کردن و انتقاد پذیری را در خود تقویت کنیم؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چگونه مهارت انتقاد کردن و انتقاد پذیری را در خود تقویت کنیم؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید