کلاف سردرگم صلح

به گزارش مجله بای بلاگ، حل بحران افغانستان همیشه بسیار پیچیده و مبهم بوده است، اما حملات اخیر طالبان به ولسوالی های این کشور و به دست دریافت کنترل آنها، بر میزان این ابهام ها و پیچیدگی ها افزوده است.

کلاف سردرگم صلح

افغانستان برای خروج از بحرانی که سال ها است در آن به سر می برد، دو راه چاره دارد؛ نخست راه چاره سیاسی و دوم راه چاره نظامی. راه چاره سیاسی باید از مذاکرات دوحه، مسکو و استانبول به دست می آمد. اما اکنون مدت ها است که این راه چاره به بن بست رسیده است. طوری که طالبان اعلام کردند که حاضر به شرکت در نشست استانبول نیستند.

در این بین طالبان احساس می نماید که با مذاکرات و توافقی که با امریکا داشته است، توانسته به شناسایی بین المللی به عنوان یک گروه سیاسی دست پیدا کند و علاوه بر آن در زمینه نظامی و جنگی نیز نسبت به دولت افغانستان رجحان قابل توجهی دارد. این گروه با حملات اخیر خود به ولسوالی ها نیز همین رجحان را به اثبات رسانده است. طوری که تنها در چند روز اخیر توانسته بر بیش از 10 ولسوالی افغانستان تسلط پیدا کند. قابل توجه آنکه طالبان در حالی توانسته تا این حد در ولسوالی ها پیشروی کند که نیروهای دولتی به سادگی از این مناطق عقب نشینی کردند.

هرچند نظامیان افغانستان توجیه کردند که این عقب نشینی ها تاکتیکی بوده است اما واقعیت این است که توان نظامی طالبان را هم نباید دست کم گرفت. بویژه که در حال حاضر به نظر می رسد اختلافات عمیق و زیادی در درون دولت و حاکمیت افغانستان وجود دارد و حامیان غنی، حامیان عبدالله عبدالله و نیروهای نظامی هر کدام خواهان آن هستند که دیدگاه های خودشان پیاده گردد. وجود این اختلافات را می توان در صحبت های اخیر حمدالله محب، مشاور امنیت ملی افغانستان جست وجو کرد. او چند روز قبل اشاره نمود که سقوط ولسوالی های افغانستان یک راز امنیتی است. او در واقع با این عبارات تأکید کرد که این سقوط ها حاصل مصالحه ها بوده است و در واقع این ولسوالی ها به طالبان تحویل داده شده است.

با این حال باید دید طالبان میخواهد از این رجحان نظامی چگونه استفاده کند. آیا میخواهد با حملات اخیر راه چاره سیاسی را دنبال کند و با توسل به پیشروی هایش در مذاکرات با دولت افغانستان خواهان دریافت امتیازات بیشتر گردد یا برخلاف آن میخواهد راه چاره سیاسی را به طورکامل رها نموده و به راه چاره نظامی روی آورد. اگر این طور باشد، طالبان تصمیم گرفته همان سیاستی را در پیش بگیرد که در دهه 1980 آن را دنبال نموده و با به توافق رسیدن با فرماندهان محلی مناطق مختلف را تصرف کرد تا به کابل برسد.

بعضی ناظران نیز معتقدند که طالبان در شرایط فعلی نیز میخواهد به وسیله میدان وردک کوشش کند تا کابل راهم به تصرف خود درآورد، اما شخصاً معتقدم که این اتفاق رخ نمی دهد. زیرا طالبان به خوبی می داند که اگر به زور متوسل شده و کابل را بگیرد، گروه های قومی دیگر مثل تاجیک ها، ازبک هاو هزاره ها دست به سلاح خواهند برد و مقابل طالبان خواهند ایستاد. رویدادی که می تواند منجر به وقوع جنگ داخلی در افغانستان گردد. اما اگر چنین اتفاقی رخ دهد، این جنگ محدود به خود افغانستان نخواهد شد و کشورهای مختلف نسبت به دیدگاهی که دارند، از یکی از گروه ها حمایت خواهند کرد و باعث پیچیده تر شدن کلاف سر درگم افغانستان خواهند شد.

کوشش غنی و عبدالله برای مذاکره با امریکا و همین طور مذاکرات اخیر هند با این کشور نیز به دلیل همین نگرانی ها صورت گرفته است. در شرایط فعلی با توجه به اینکه نبردها به مزار شریف کشیده شده و عطا محمد نور و ژنرال دوستم مسلح شده و هزاره ها دست به سلاح برده اند، اگر راه چارهی برای توقف پیشروی طالبان به لحاظ سیاسی یافت نگردد، جنگ خونین داخلی در راه خواهد بود که در نهایت منجر به تجزیه افغانستان به دو کشور خراسان در شمال و غرب و پشتونستان در شرق و جنوب خواهد شد.

*کارشناس مسائل افغانستان

منبع: ایران

bestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا

منبع: خبرگزاری پانا
انتشار: 1 شهریور 1400 بروزرسانی: 1 شهریور 1400 گردآورنده: buy-blog.ir شناسه مطلب: 7567

به "کلاف سردرگم صلح" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "کلاف سردرگم صلح"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید